موضوعات
آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نژاد نژاد مردم روستای دهرود و کردوان استان بوشهرو... جشن ها و آیین های استان بوشهر
در تاريخ فرهنگ و تمدن ايرانی، جشنها و روزهای عيد، ريشه در تاريخ افسانهای ايران باستان؛ يعنی دوره سلسله پيشدادی دارند. جشن ها و آیین های استان بوشهر به جشن های مذهبی، ملی و محلی تقسیم می شوند. جشن های بزرگ مذهبی در استان بوشهر شامل: جشن ميلاد حضرت محمد(ص)، جشن ميلاد حضرت فاطمه(س) (روز مادر)، جشن ميلاد حضرت على (ع)( روز پدر)، جشن های بزرگ نيمه شعبان، روز ميلاد حضرت امام زمان (عج )، مراسم های آغاز ماه مبارک رمضان و آداب گرفتن روزه و عيد قربان، جشن بزرگ غدير خم و تعيين حضرت علی(ع) به جانشينی حضرت رسول الله(ص)، جشن بزرگ بعثت حضرت محمد (ص) و جشن ميلاد ديگر امامان معصوم (ع) از جمله جشن های مذهبی مهم استان بوشهر به شمار می آيند. جشن بزرگ عيد فطر در استان بوشهر؛ عید تلخک یا عید مرده ها نامیده می شود. در اين روز كسانی كه عزيز از دست رفته دارند؛ مراسم فاتحه خوانی برگزار می كنند و مردم برای تسليت به ديدن آن ها می روند. سحرگاهان بعد از گفتن اذان صبح روز عيد فطر، مردم به زيارت اهل قبور می روند و بر قبر مرده های خود سفره می چينند و پس از بازگشت از قبرستان نماز عيد خوانده می شود.
در میان جشن های ملی؛ جشن های عید نوروز مهم ترین و بزرگ ترین جشن ها به شمار می آیند. نخستين جشن ايرانی به نام نوروز از زمان پادشاهی جمشيد مرسوم شد و در زمان های بعد، جشنها و آيينهای ديگری چون تيرگان، مهرگان، سده و غيره در فرهنگ ايران پديد آمدند. اعياد ملی، مذهبی و محلی در استان بوشهر نزد همه پاس داشته می شوند. اقليت های مذهبی استان بوشهر نيز می توانند جشن های مذهبی خود را به راحتی به جای آورند.
درمیان جشن های ملی؛ آیین های ویژه عید نوروز مهم ترین جشن ها به شمار می آیند. مردم استان بوشهر بر اساس رسوم رایج، اين عيد ملی را با شكوه هر چه تمام تر برگزار می كنند و برای آن اعتبار و احترام زیادی قائل هستند.
اين مراسم در ميان مردم بوشهر؛ با یک شیوه ولی آداب مختلف انجام می شود. در عين حال همه مردم بوشهر آمدن نوروز را به فال نيک می گيرند و چند روز به تحويل سال نو مانده نوعی شيرينی تهیه می کنند که به شيرين بيب گلی معروف است. بيش تر مردم بوشهر علاوه بر پختن شيرينی بيب گلی و شيرينی قراپيچ، شیرینی های دیگری نیز ار بازار تهیه می کنند و در تمام ایام جشن های نوروزی از مهمانان با انواع شیرینی ها پذیرایی می شود.
آیین های شب چهارشنبه سوری پیش از شروع جشن های نوروزی برگزار می شوند. در گذشته در بوشهر؛ آخرين شب چهارشنبه ماه صفر هر سال قمری را به منزله چهارشنبه سوری می دانسته اند. (به دليل اين كه ماه صفر و به ويژه روز 13 آن را بسيار سنگين و بلاخيز قلمداد می كرده اند) بنابراين برای جان سالم به در بردن از نحوست ماه صفر و مخصوصا به خاطر آن كه نحوست آن ماه به ماه های بعد منتقل نشود و به همان ماه ختم شود به گونه زير عمل می كرده اند:
در آخرين سه شنبه ماه صفر سه شنبه شب) به كنار دريا می رفته اند و پاهای خود را تا ساق در آب می زدند و ضمن اين كه چند عدد سنگ به دورن آب پرتاب می كردند؛ می گفتند: درد و غمم در بيشو تو آو دريه بيشو
درد و غم من بيرون برود در آب دريا برود
مضمون اين خواسته با اعمال چهارشنبه سوری آخر سال خورشيدی كه آتش برافروخته می شود و از روی آن می پرند؛ می گويند: سرخی تواز من ... زردی من از تو یکی است.
هر گاه چهارشنبه سوری با فصل تابستان تقارن پيدا کند؛ معمولا" نوجوانان پسر و دختر در صبح چهارشنبه سوری راهی دريا می شوند و مراسم چهارشنبه سوری خود را با شنا كردن در آب دريا به جای می آورده اند.
امروزه همان مراسم چهارشنبه سوری که در کل کشور رایج است در این استان نیز برگزار می شود و آتش افروزی شب چهارشنبه سوری از آداب مردم اين ديار است. بر اساس رسم آن ها شب چهارشنبه سوری نبايد نفرينی صورت گيرد زيرا بر اين باورند كه در روزهای آخر سال؛ جمعا 1999 قضا و بلا نازل می شود كه فقط 999تای آن در اين شب است. در استان بوشهر عصر چهارشنبه سوری كوزه نو يا كهنه ای را به خانه يا زمين می زنند تا بشكند و معتقدند كه قضا و بلاها را دور می ریزد.
مراسم زار(ليوا) که از آیین های شب چهارشنبه سوری است ريشه افريقايی دارد و گويا از طريق حبشه به اين منطقه راه يافته است و برای فرد بيمار برگزار می شود. اين رسم در شب چهارشنبه سوری برگزار می شود و در آن مردان و زنان لباس مخصوص می پوشند و عطر مخصوص اين مراسم را نيز به خود می زنند و خود را برای مراسم آماده می كنند.
هفت روز قبل از اجرای مراسم معجون مخصوصی از گياهان : كندرک،ريحان، گشنه، زعفران، هل، جوز و زبان جوجخ(نوعی گياه) تهيه می کنند و بيمار را دور از چشم زنان و يا بالعكس اگر مريض زن باشد دور از چشم مردان نگه می دارند و از اين معجون برتن بيمار می مالند و مقداری نيز به خورد او می دهند. اين مراسم چندين شبانه روز ادامه دارد و شخص زار بعد از خلاص شدن از بيماری بايد هميشه لباس تميز و سفيد بپوشد و خود را مرتب بشويد و معطر كند. در ضمن می نيز نبايد بنوشد و هيچ كار خلافی انجام ندهد و به اين صورت او برای هميشه در جرگه اهل هوا در می آيد.
جشن های ازدواج در استان بوشهر دارای آداب و آیین های خاص خود است. در حال حاضر برخی از آن ها از بين رفته و به طور پراكنده در گوشه و كنار اجرا میشود و برخی ديگر با شكوه تمام مرسوم است. معمولاً خواستگاری توسط ريش سفيد و يا بزرگ خانواده پدر يا مادر داماد انجام میشود. در اين زمان خانواده عروس هم مدتی فرصت فكر كردن خواسته و بعد جواب نهايی را می دهند. البته در گذشته ازدواج اجباری و بيش تر درون همسری بود، ولی امروزه جوانان خود همسر آينده خويش را انتخاب میكنند و بعد خواستگاری انجام میشود. اگر داماد مورد قبول واقع نشود، خانواده عروس به بهانه اين كه دختر را برای فاميل يا پسرعمو انتخاب كردهاند، جواب منفی میدهند.
شرط زدن مرحله بعد از خواستگاری است. چند نفر از افراد ريش سفيد خانواده داماد پيش پدر عروس می آيند و بدين ترتيب شرايط نهايی طرفين مطرح می شود. در اين نشست مهريه حاضر و غايب تعيين میشود. در گذشته ها مهريه پوست پياز و يا بال پشه تعيين می شد. چون امكان جمعآوری اين اقلام غير ممكن بود، بدين ترتييب طلاق غير ممكن می شد. در بعضی روستاها هنوز مبلغی به عنوان حق شير يا شير بها به مادر عروس میپردازند. بعد از تعيين اين شرايط نوبت به نامزدی میرسد. بدين صورت يک دست لباس را همراه با حلقه و ساعت در حالی كه در پارچه سبز پيچاندهاند به عنوان نشان نامزدی به خانه عروس میبرند.
به مراسم بردن لباس عروس از طرف خانواده داماد به خانه عروس و نيز به مراسم بريدن پارچه لباس عروس و داماد رخت برون می گويند.خانواده داماد بعد از اين كه لباس های عروس را تهيه كرده يک روز خوب مثل تولد ائمه اطهار (ع) يا شب های جمعه را تعيين كرده و لباسها را با هلهله و شادی به خانه عروس می برند. بردن لباسها معمولاً يك هفته قبل از عروسی انجام میشود تا عروس فرصت كافی برای دوختن آن ها را داشته باشد. دايه يا زن خياط لباسها را يكیيكی به مهمانان نشان میدهد در عوض اين كار به وی هدايايی تقديم میشود. قيچی زدن لباس عروس را بايد يک زن خوشبخت و دولتمند (يعنی اين كه شوهرش زن دوم نداشته باشد، دل سوخته نباشد، از شوهرش جدا نشده باشد) انجام دهد.
در گذشته لباسها را در سينی چيده و روی آن را روسری سبزی می كشيدهاند. در بعضی مناطق مثل بندر ديلم لباسهای داماد را نيز از خانه عروس طی مراسمی به خانه داماد می برند و به اين كار تشريف میگويند.
دعوت از مردم برای شركت در جشن عروسی توسط دلاک يا دايه انجام میشد ولی امروزه توسط اقوام عروس و داماد صورت می گيرد. هنگام دعوت در ظروفی مقداری گلبرگ و گل محمدی ريخته و نقل و نبات نيز روی آن گذاشته، سپس با پارچه حرير سبز روی آن را پوشانده و به درب خانهها برای دعوتی میروند، صاحب خانه تعداد گلبرگ و نقل را برداشته و با ذكر دعای خير و خوشبختی اعلام آمادگی برای حضور در جشن عروسی می نمايد. به اين عمل طلبون نيز گفته میشود. گل و نقل طلبون را جوانان دم بخت برای طلب مراد میخورند.
بعد از ظهر شب عروسی، داماد بعد از رفتن به حمام و پوشيدن لباس نو در حجلهای كه وسط حياط داماد درست شده مینشيند. مردم با هلهله و شادی همراه با آوای نی انبان گرد داماد جمع می شوند. سلمانی محل پارچهای را دور گردن داماد می بندند و موی سر و صورت او را اصلاح میكند. مردم نيز پول و شيرينی روی سر داماد میريزند که به این مرام سرتراشون می گویند. هنگام سرتراشون دعايی خوانده میشود و مردم صلوات میدهند، در اين مراسم مردم با شربت و شيرينی و آجيل پذيرايی می شوند.
حنابندان رسم دیگری است که معمولاً يك شب قبل از عروسی انجام می دهند. سلمانی محل، دست و پای داماد را در منزل وی حنا میبندد و سپس با يک پارچه حرير سبز رنگ می بندد. در همان ساعت؛ سلمانی زن در منزل عروس دست و پای عروس را حنا میبندد. هنگام حنابندان موسيقی محلی و رقص و پای كوبی اجرا میشود. در صبح حنابندان حلوای برنج و حلوای انگشت پيچ با نان محلی كه كنجد روی آن ماليده شده و به گرده مشهور است، به مردم میدهند. طريقه پخش حلوا به اين صورت است كه حلواها را در كاسه و يا بشقاب چيده و در سينی بزرگی قرار می دهند، يكی از بستگان عروس و يا داماد سينی را روی سر گذاشته و به خانههای همسايه و فاميل میرود و حلوا را تقسيم میكنند. اين حلوا را صبح عروسی نيز پخش میكند.امروزه مراسم حنابندان به اين صورت است كه يك برگ سبز درخت نارنج و يا يک اسكناس هزارتومانی را در دست های عروس و داماد گذاشته و روی آن حنا می گذارند. هنگام حنابندان اين شعر خوانده میشود: "عروس حنا میبنده، طوق طلا می بنده، اگر حنا نباشد، دل به خدا می بنده"
دومارويی رسم دیگری است که در مراسم های عروسی انجام می شود. در روستاهايی كه كنار روخانه و يا دريا قرار دارند، بعد از ظهر پیش از شب عروسی داماد را سوار اسب كرده و با هلهله و شادی او را به كنار رودخانه برده، بعد از استحمام وی را به منزل بر می گردانند و سرتراشون انجام می شود. در نقاط ديگر داماد را برای زيارت به پابوسی پير يا امام زادهای درمحل میبرند.
وقتی عروس را به منزل داماد می آوردند (در قديم كه عروس را با اسب می آوردند) عروس تا هديه ای نمی گرفت از اسب پياده نمی شد که به این رسم پااندازون گفته می شود. امروزه آوردن عروس با اتومبيل انجام میشود در اين شرايط نيز عروس تا هديه نگيرد از اتومبيل پياده نمی شود. هدايا ممكن است پول، قالی، چند اصل نخل چند رأس گوسفند و يا قطعهای زمين باشد.
سه شبه رسم دیگری است که در شمال استان نظير بندر ريگ و بندر گناوه و ديلم رایج است. در شب سوم عروسی، دوستان و بستگان عروس و داماد به ديدن عروس می روند و هديه مورد نظر خود را تقديم میكنند. در منزل عروس با شيرينی و آجيل و شربت از مهمانان پذيرايی میشود. آجيل را در دستمال كوچكی می پيچنانند و ميهمانان آن را با خود به منزل می برند. يزله خوانی و خيام خوانی از جمله آداب موسيقی مراسم ازدواج در استان بوشهر است.
آيينهای طلب باران از جمله آیین های محلی بسیاری از مناطق کم آب ایران از جمله استان بوشهر است. در این سرزمین اگر بارش باران تا آذرماه با تأخير روبه رو شد مردم دست به دعا برداشته و آيينها و مناسكی را برای تسخير اين عنصر طبيعی انجام میدهند. برخی از این آیین ها به شرح زیر هستند:
مراسم گلگلين (gal galin): هنگام غروب مردم محله در يک كوچه جمع شده و يک نفررا به صورت مضحک و خندهدار در میآورند؛ لباس كهنه تهيه شده با گونی می پوشانند، شاخی روی سرش میگذارند، زنگوله ای در گردن او میاندازند واو در كوچهها راه میافتد به اين فرد گلی میگويند. مردم از پشت بام به روی گروه گلی آب می ريزند. گلی به درب خانهها می رود و طلب هديهای میكند. صاحب خانه به گلی مواد غذايی از قبيل گندم، جو، حبوبات و يا پول میدهد. عده ای به ويژه كودكان نيز پشت سر گلی به راه می افتند و اشعاری میخوانند" نه او بی بارون بی بارون بی نه او بی (آب نبود)"
اگر صاحب خانه به آن ها هديهای بدهد میگويند: "خونه گچی پر همه چی" اگر صاحب خانه به آن ها چيزی ندهد؛ میگويند: "خونه گدا هيچی ندا"
هنگام عبور از كوچه اين اشعار را به منزله طلب باران خواهی میخوانند:
"گلی ما جهونن امشب
صبا بارون گلی ما خوشكل است
امشت تا فردا باران خواهد آمد
گلی اومده در خونتون سی محض جاجيم كهنهتون
گلی ما چه زشت بارون تپ درشت
گلی اومد درخونتون سی محض بوای بچه تون
گلی اومده رو خونه تون سی محض جاجيم كهنه تون"
از هديه های جمع آورده شده، شله يا حليم درست میكنند. يک دانه مهره يا ريگ در آش می اندازند. سپس آش را بين حضار تقسيم میكنند. در سهميه آش هر كس ريگ ديده شد، او را كتک می زنند.در اين موقع يک نفر ريش سفيد و يا سيد محل ضامن وی شده و او را نجات میدهد و میگويد من ضامن اين فرد هستم تا چند روز ديگر باران خواهد آمد. اگر باران نيامد او را بزنيد. فردی كه مهره خورده را رو به سوی قبله دعا (يعنی امام زاده يا پيری كه در سمت مغرب محله واقع است) میبرند (در آبادی هايی كه كنار ساحل هستند به سمت دريا كه در جهت مغرب است می روند) مردم به دنبال آن فرد به راه میافتند و با هم ديگر میخوانند: "قبله دعا میشينيم سی او خدا میشينيم"
وقتی مردم به سوی پير يا امام زاده حركت می كنند اسم امام زاده را آورده و از وی طلب باران می نمايند.
مراسم تک تكو tek teku نیز از آيينهای ویژه طلب باران است كه ترتیب آن به شکل زیر است:
شب هنگام دو نفر در حالی كه صورت خود را پوشاندهاند تا شناخته نشوند؛ آردبيز يا الک را در دست گرفته و با ريگ به الک میكوبند كه با صدای تک تک آن صاحب خانه به دم در آمده و به آن دو نفر قند يا چای می دهد. چيزهايی را كه جمع شده است به سر پير يا امام زاده میبرند و چای درست كرده میخورند. اين كار تا سه شب ادامه دارد؛ مردم معتقدند بعد از سه شب باران خواهدباريد.
مراسم آفتاب خواهی(بند آمدن باران):به همان اندازه كه باران برای مناطق گرم ضروری است، اگر زياد ببارد، سيل راه میافتد در اين شرايط مردم به روش های بند آمدن باران هستند، تا از ايجاد سيل و ويرانی خانههايشان در امان باشند. به اين منظور مهری را كه باآن نماز میخوانند، در زير باران می اندازند، آن ها معتقدند با اين كار باران شرمش میشود و بند می آيد. هم چنين آرد و نمک را(كه مقدس هستند) توی باران میپاشند تا باران بند بيايد. وياچوبی را آتشزده سرخ كه شد آن را در دست گرفته در زير باران میگردانند.
دم دم سحری در ماه رمضان: در ماه مبارک رمضان هنگام سحر برای بيدار كردن مردم دو نفر در حالی كه يكی چراغ فانوسی به دست دارد و ديگری دمامی را به دوش می كشد به در يک به يک خانه ها رفتند و با كوبيدن سه بار چوب بر دمام آن ها را از خواب بيدار می كنند تابرای خوردن سحری آماده شوند اين دونفر هنگام كوبيدن طبل اين اشعار را می خوانند "خداوندا توستاری همه خوابند توبيداری به حق لا اله الا الله همه عالم نگه داری"
پس از پايان ماه مبارک رمضان بعداز خواندن نماز عيد فطر اين دونفر طبل را به دست گرفته و سركوچه ها به درب منازل می روند وبرای گرفتن پاداش صاحب خانه را خبر می دهند. صاحب خانه به آن ها مقداری پول می دهد.
به سبب ساحلی بودن استان بوشهر و محدود بودن كشاورزی و دام داری، ماهی و میگو سهم عمده ای در خوراک مردم استان بوشهر دارند. غذاهای محلی و سنتی از مهم ترین جاذبه های اجتماعی به شمار می روند. تقريبا همه خوراک هایی که در اين استان تهيه و طبخ می شوند، ریشه در طبع محلی مردمان بوشهری دارد. انواع قلیه رایج ترین غذای محلی استان بوشهر به شمار می آیند. قلیه يک واژه عربی است و مفهوم عام آن نوعی خوراک است كه از گوشت درست می كنند. در نواحی ساحلی منظور از قليه؛ خورش ماهی و ميگو است. قليه انواع مختلفی دارد که قليه اسفناج، بادنجان، كدو ترش، برنج، به، هويج، پيتی، سغدی، قليه ماهی، قليه ميگو، كباب ميگو، آبگوشت ماهی، شينسيل ميگو، دم پخت ماهی، ماهی شكم گرفته، كباب ماهی، ماهی شور پلو، عرق گير ماهی، پلو ماهی، حواری ماهی، ماهی تنوری، ماموسه و پاكوره از جمله برخی از آن ها هستند. برخی دیگر از انواع غذاها چون: دلمه برنج، دلمه برگ مو، خوراک چغندر، خوراک سيب زمينی، خوراک فاسوليا، گنمه، دم پخت ماش، خورشت جگر، خورشت گل كلم، خورش كلم پيچ، خورش لوبيا سبز، خورش بادمجان، دال عدس، حلوای عسلی و ... از دیگر غذاهای محلی این منطقه به شمار می آیند.
تنداز ماهی (TANDAZ): غذایی است که ماهی را سرخ كرده و همراه پياز و سبزی (گشتيز و شويد) درلا به لای برنجی كه می خواهند دم بياورند؛ قرار می دهند و مصرف می کنند.
گمنه GEMNE يا للکLELEK: گمنه از بلغور گندم تهيه میشد. ابتدا پياز داغ درست كرده بعد به آن آب میزنند. بعد از جوش آمدن گندم را كه قبلاً بو دادهاند به آن میافزايند و مانند برنج دم میكنند. اين غذا بیش تر در دشتی تهیه می شود و در این شهرستان خوراک گمنه؛ غذای دايمی سفره هاست.
رشته: رشته را نيز مانند برنج پخته و آن را دم میكنند و بعد و با بادمجان سرخ كرده يا ماهی مصرف می کنند.
در استان بوشهر پختن دو نوع نان معمول است: يكی در تنور و ديگری روی تابه.
نان تنوری ضخيم و به گروه مشهور است و روی آن را كنجد میپاشند و در تنور میپزند.
نان نازک را با ابزاری به نام تير روی صفحه تختهای به نام خون xun پهن می كنند. سپس آن را روی تابه می پزند. این نوع نان نازک و خشک بوده و تا ماهها قابل نگه داری است. روی تابه؛ نان نرم و كوچک تری به نام مشتک يا بلبل نيز تهيه میشود كه بیش تر جهت صبحانه صرف میشود. انوان نانهای ديگری به نام نان شيرين، قراپيچ و پادرازک نيز تهيه میشود.
نان پوشی نذر بسيار ساده ای است كه آن را در مسجد يا قدمگاه های ديگر به جای می آورند. اين رسم بيش تر برای خردسالان و گاهی نوجوانان انجام می شود. در این رسم بيمار را در گوشه مسجد می خوابانند و سر تا پای او را با نان می پوشانند. افراد شركت كننده در اين مراسم را زنان و دختران تشكيل می دهند. اين كار با سلام و صلوات به حضرت پيامبر(ص) صورت می گيرد و بعد از تکه تکه کردن نان ها مسقطی يا حلوای ديگری در آن قرار می دهند و به حاضرين می دهند و درخواست دعا برای شفای بیمار می کنند.
در استان بوشهر به سبب وجود خرمای فراوان غذاها و شيرينی هايی كه با خرما درست می شود از رواج زیادی برخوردار است. برخی از انواع شیرینی های این منطقه که از جمله سوغاتی های خوشمزه نیز محسوب می شوند، عبارتند از:
رنگینک: هسته خرمای درشت را در می آورند و به جای آن مغز گردو می گذارند و به صورت سربالا در بشقاب چيده مقداری آرد در روغن بو داده و سپس كمی هل و دارچين را هم مخلوط كرده و همه را روی خرماها می ريزند.
حلوا خرمايی: خرما را با كمی آرد بو داده در روغن مخلوط کرده و مصرف می كنند.
چنگال: مقدار كمی خرما به اندازه يک چنگ را با كمی آرد مخلوط كرده و آن را ورز داده و مصرف می كنند.
خارک پخته:كمی قبل از برداشت خرما، خرماهايی كه قابليت رسيده شدن ندارند را در ظرفی بزرگ می جوشانند و سپس آن را مدتی جلوی آفتاب قرار می دهند تا خشک شود و آن گاه به مصرف می رسانند.
زنان خانهدار با پختن نان های مخصوص به استقبال عيد ميروند. انواع نانهای شيرين در اندازههای مختلف طبخ ميكنند. يک نوع نان گرد و كوچک به نام پادرازک كه پر از هل و گلاب است در شمال استان بوشهر در تنور میپزند. هم چنين نان شيرين ديگری كه دارچين روی آن ميپاشند نان را روی تابه پخته سپس آن را لوله میكنند؛ نیز به قراپيچ مشهور است. نان شيرين با طعم های مختلف در بیش تر شهرها و روستاها پخته میشود
منبع:روزنامه تفاهم
جمعه 6 بهمن 1391برچسب:آیین ها,آیین های بوشهر,آیین های استان بوشهر,جشن ها,جشن های استان بوشهر,, :: 1:19 :: نويسنده : آرمن کردی
صفحه قبل 1 صفحه بعد |